نهتنها جوانان، بلکه همه افراد باید با تکنولوژی روز حرکت کنند
در دنیای دیجیتال و تکنولوژی، بحث بر سر روز و ساعت است، صحبت بر سر این است که شما امروز خرید میکنید، وقتی به خانه میرسید، ممکن است محصولی جدیدتر از محصول شما به بازار آمده باشد… قبول کنید در چنین شرایطی انتخاب چند محصول محدود به عنوان تاثیرگذارترینهای دنیای دیجیتال در دهه گذشته میلادی کار دشواری است. قبل از خواندن این مقاله، توجه به دو نکته توصیه میشود: اول اینکه قطعا به دلیل محدودیت، جای برخی از محصولات کلیدی و تاثیرگذار در فهرست ما خالی است، محصولاتی از قبیل CPUهایی چندهستهای که با قدرتی چندین برابر نسل گذشته خود فعالیت میکنند، هارد دیسکها و کارتهای حافظهای که به جای مگابایت و گیگابایت، از ترابایت باید برای مشخص کردن ظرفیتشان استفاده کرد، USB 3، شبکههای اجتماعی که به ابزاری برای به اشتراک گذاشتن دیدگاهها و بازاری بکر برای معرفی اجناس و محصولات توسط تولیدکنندگان بدل شدهاند، Blue Ray، X-Box و PS3، ویندوز ویستا و… نکته دوم اینکه، سال تولید برخی از محصولات که در ادامه میخوانید، به قرن بیستم برمیگردد، ولی شکوفایی و انتشار عمومی آنها قطعا به دهه اول قرن بیست و یکم برمیگردد، همچنین در انتخاب محصولات سعی بر آن بود که محصولاتی را معرفی کنیم که در بازار داخل هم موجود باشند تا به نوعی این تاثیرگذرای برای شما نیز مشهود باشد.
دوربین دیجیتال
نقل و نبات هر مهمانی و پای ثابت گردش و تفریح، بدون شک دوربین دیجیتال است. قبل از رفتن سفر، یکی از نکات کلیدی، فراموشنکردن دوربین است و بس. دوربین دیجیتال، یکی از بهترین محصولات عرضه شده در دهه گذشته بود. درست است که تاریخچه ساخت این دوربینها به اواخر سده گذشته برمیگردد، اما در قرن بیستم، این محصول در این وسعت، یافت نمیشد. سرعت رشد این دوربینها و بازار رقابتی تنگاتنگ میان تولیدکنندگان، باعث شده تا روزانه شاهد ارتقای سطح کیفی این دوربینها باشیم. نوستالژی دوربینهای قدیمی، هنوز با ماست، هنوز بهخاطر داریم لحظههای نابی را که به خاطر محدودیت نگاتیو از دست میدادیم، هنوز یادمان هست، عکسهایی را که به خاطر تعویض بد نگاتیو، سوختند و به تاریخ پیوستند… قرن جدید، قرن بدون نگاتیو است، قرن بدون آنالوگ و قرن دیجیتال. دوربینهای دیجیتال و همهگیرشدن آنها به سرعت دوربینهای غیردیجیتال را به فراموشی سپرد تا ضربالمثل «نو که میاد به بازار، کهنه میشه دلآزار» یک بار دیگر مصداق پیدا کند. اما فرق دوربینهای دیجیتال و غیردیجیتال در چیست؟ در دوربینهای دیجیتال، برای گرفتن عکس و ذخیره آن از ccd یا cmos و بعد حافظه، بهجای فیلم عکاسی استفاده میشود.
این که ccd و cmos چه هستند به ما مربوط نمیشود و یک مجال تخصصی را میطلبد، اما به زبان خودمانی، برتری اصلی دوربین دیجیتال و دوربین قدیمی در این است که در دوربینهای دیجیتال، نیازی به قرار دادن فیلم نیست و این یعنی سلامتی محیط زیست و سلامتی جیب مبارک شما که از هر چیزی برای ما مهمتر است. دوربینهای دیجیتال صنعت سینما و عکاسی را متحول کردند. اما سرعت تکنولوژی به حدی بالاست که از لحظه نگارش این مطلب، تا زمانی که به دست شما برسد، ممکن است هفت، هشت مگاپیکسلی به جدیدترین دوربین بازار اضافه شود، برای همین از ذکر این موضوع که در حال حاضر خفنترین دوربین دیجیتال دنیا چند مگاپیکسلی است، خودداری میکنیم. جا دارد همین جا به دوستان عزیزی که دوربین دیجیتال دارند، این جمله معروف را بگویم: «دوست من، تو فقط یه دوربین دیجیتال داری، این اصلا معنیاش این نیست که تو عکاسی…»
بلوتوث
محال است که کسی نامی از بلوتوث نشنیده باشد، حالا محال که نه، ولی جدا خیلی بعید است که کسی پیدا شود و بگوید حداقل اسم این تکنولوژی خفن را نشنیده باشد. بلوتوث یا همان دندان آبی، یک تکنولوژی بیسیم برای انتقال دادههاست، منتها با یک اشکال که برد پایین آن است؛ بردی برابر با ۱۰ متر. برد کم یک ضعف برای بلوتوث به حساب میآید، ولی بلوتوث آنقدر مزیت دارد که بشود از این عیب کوچک گذشت کرد. داستان پیدایش این تکنولوژی برمیگردد به سالهای میانی دهه ۹۰ میلای، در شرکت اریکسون سوئد. در یک روز گرم آفتابی، یا شاید سرد زمستانی (با توجه به وضعیت آب و هوایی سوئد، احتمال دوم واقعیتر به نظر میرسد) مسئولان شرکت اریکسون (که بعدها با سونی ادغام شد و برند معتبر سونی – اریکسون را تشکیل داد) به فکر اختراع یک راه ارتباطی رادیویی کوچک و کمهزینه، برای گوشیهای تلفن بیسیم افتادند. خیلی زود مسئولان اریکسون فهمیدند که میتوان با تعمیم این تکنولوژی از تلفنهای بیسیم، به تمامی وسیلههای الکترونیکی و کامپیوتری، این ابزار جدید خود را جهانی کنند و انصافا هم خیلی طول نکشید که آوازه این ابزار جهانی شد، به طوری که حالا هر کدام از ما حداقل یک وسیله متصل به بلوتوث را در دور و بر خود داریم.
اما باید قبول کنیم هر چقدر که این تکنولوژی مفید باشد، اسمش مزخرف و خندهدار است، «دندان آبی»… بیشتر به اسم یک خمیر دندان شبیه است تا یک ابزار رادیویی! این اسم از اسم یک پادشاه دانمارکی گرفته شده، «هارالد بلاتند» Harald Blaatand، که گویا Blataand بعد از انتقال به انگلیسی به صورت بلوتوث تلفظ شده، این که چرا بلاتند رو بلوتوث تلفظ کردند، دیگر به ما مربوط نمیشود. آقای بلاتند گویا برای صلح در اسکاندیناوی زحمت زیادی کشیده و دوستان اریکسونی برای اینکه از آن مرحوم تقدیر کنند، اسم این تکنولوژی را بلوتوث گذاشتند. البته این نامگذاری دلیل دیگری هم داشت و آن این بود که مسئولان شرکت، امیدوار بودند بتوانند با بلوتوث، به صورت صلح آمیز وسایل مختلف را متحد کنند. بلوتوث هم بدون شک یکی از برترین ابزار دهه نخست قرن جاری است.
تلفنهای هوشمند
تلفنهای همراه پررنگترین نقش را در چند سال گذشته در زندگی انسان بازی کردهاند، کافی است سیر تکاملی این موجود عجیب و غریب و دوستداشتنی را دنبال کنید. در ابتدا یک موجود بدترکیب، سنگین و زمخت بود که فقط میشد با آن تماس گرفت و پیام کوتاه فرستاد. بعد رفته رفته امکانات جدید به آن اضافه شد، گوشیها روز به روز کوچکتر میشدند و امکاناتشان هم روز به روز وسیعتر… اینفرارد، رادیو، دوربین، کارت حافظه، بلوتوث، افزایش روز افزون کیفیت دوربین، نرم افزار پخش موسیقی… همه و همه امکاناتی بود که به این وسیله زمخت و سنگین اضافه شد، ولی به جای آنکه تلفنهای همراه بزرگتر و سنگینتر شوند، کوچکتر و سبکتر شدند. حالا دیگر نیازی به حمل یک دوربین دیجیتال، امپیتری پلیر، رادیو، دفتر یادداشت، دفتر تلفن و… نبود و این تلفن همراه بود که تمامی این وسایل را در خود جای داده بود. به موازات تلفنهای همراه، تلفنهای هوشمند یا همان Smart Phones هم در حال ساخت و تکامل بود. تفاوت عمده تلفنهای هوشمند و تلفنهای همراه معمولی در این بود که در تلفن همراه معمولی از نرمافزارهای تحت جاوا اجرا میشوند و شما نمیتوانید هر اپلیکیشنی را روی آن نصب کنید، ولی در تلفنهای هوشمند این نقص برطرف شده و با توجه به سیستم عامل قدرتمندی که تلفنهای هوشمند از آن بهره میبرند، تقریبا هر اپلیکیشن و نرمافزاری، در تلفن شما، در دسترس است.
اولین تلفن هوشمند در اوایل دهه ۹۰ میلادی در شرکت IBM طراحی و ساخته شد. شرکت نوکیا مدتی بعد، اولین تلفن هوشمند با صفحه نمایش رنگی را به بازار روانه کرد تا این محصول دستخوش تغییری بزرگ شود. تا اوایل سال ۲۰۰۰ میلادی، پیشرفت چشمگیری در زمینه تولید تلفن هوشمند نشد، اما در با شروع قرن بیست و یکم و با عرضه سیستم عامل Symbian، تحولی عظیم در این صنعت رخ داد. نوکیا و بلکبری سردمداران تولید تلفنهای هوشمند بودند، اما یک بار دیگر اپل مکنتاش به صحنه آمد تا شاهد شکوفایی نسل جدید تلفنهای هوشمند باشیم. در سال ۲۰۰۷، اپل توانست اولین مدل تلفنهای رویایی iPhone را در سطح گسترده تولید کند تا نشان دهد قدرت اول این صنعت است. همزمان با ارائه iPhone، سیستم عامل Android هم توانست جایی برای خود در دنیای رقابت باز کند، این سیستم عامل همراه تلفنهای قدرتمند htc، عرضه شد. تولیدکنندگان یکی پس از دیگری، ایرادهای مدل قبلی خود را برطرف میکردند تا با جدیدترین مدل تلفن هوشمند خود، جهان را قبضه کنند. در واپسین ماههای دهه گذشته، سرانجام iPhone 4G، با ویژگیهایی منحصر به فرد تولید شد تا نهایت تکنولوژی تلفنهای هوشمند در دهه اول قرن بیست و یکم را در آن ببینیم. تکنولوژیای که امروز باورنکردنی است، هیچ بعید نیست سال آینده، برایمان حقیر و خندهدار باشد.
اِلایدی
تلویزیون حالا دیگر به هیچ عنوان یک ابزار سرگرم کننده صرف نیست. تلویزیون را امروزه به عنوان یک راه ارتباطی قوی و گستردهترین بازار تبلیغات میدانند. طیف گسترده مخاطبان تلویزیون باعث شد تا بازار تلویزیون روز به روز شاهد تحولات عظیم باشد و این محصول کلیدی هم از قطار تکنولوژی جا نماند. هنوز به خاطر داریم تلویزیونهای لامپ تصویری سیاه و سفید و رنگیای را که برای خودش عالمی داشت، تلویزیونهایی که اگر اندازه آن از ۲۱ اینچ تجاوز میکرد، برای جابهجا کردن آن، حداقل به سه مرد تنومند احتیاج بود… هنوز زنگ صدای آن گزارشگر کشتی در گوشم است که میگفت: «به اطلاع اون دسته از بینندگان عزیز که از گیرندههای سیاه و سفید استفاده میکنند میرسونم، امیررضا، با زانوبندی که روی پای چپ خودش بسته، قابل تشخیصه» نصف وقت کشتی را درگیر این بودیم که پای چپ کدام است، پای راست کدام؟ هر وقت نگاهمان را از تلویزیون برمیداشتیم، در بازگشت، برای شناسایی به اولین چیزی که نگاه میکردیم، زانوی کشتیگیران بود.
همزمان با این شرایط، در جای دیگری از کره خاکی، لامپ تصویر به عنوان خطری برای محیط زیست شناخته شد و تصمیم بر آن گرفته شد که لامپ تصویر، به مرور زمان از چرخه تولید تلویزیون و مانیتور، خارج شود. جایگزین این دشمن محیط زیست، اِلسیدی یا «صفحه نمایش کریستال» مایع نام داشت، اِلسیدیها و پسر عموهایشان، یعنی همان پلاسماها خیلی زود جایگزین تلویزیونها و مانیتورهای قدیمی شدند.
البته در میان این دو نسل از نمایشگرها، نمایشگرهای فلت یا صفحه تخت هم تولید شد که عمر کمی داشت و با توسعه تکنولوژی اِلسیدی، نمایشگرهای فلت که هنوز از لامپ تصویر استفاده میکرد، به خاطرهها پیوستند. با شروع سده جدید میلادی، تکنولوژی تولید اِلسیدی به اوج خود رسید، دههای که در آن روز به روز خانهها با اِلسیدی تسخیر میشد. کیفیت تصویر بالاتر، شفافیت و وضوح، وزن و مصرف برق کم، سازگاری زیاد با محیط زیست و همه و همه عواملی بودند که دست به دست یکدیگر دادند تا اِلسیدی را به محصولی جهانی تبدیل کنند، محصولی که روز به روز بر اینچاش افزوده میشود. در دل این دهه و از دل اِلسیدیها، اِلایدیها متولد شدند. با وجود قیمت بالاتر، ولی هنوز پلاسماها مزیتهایی داشتند که اِلسیدیها نداشتند و درست در همین هنگام بود که اِلایدیها به بازار آمدند تا معایب اِلسیدیها را برطرف کنند.
پلاسماها مزیتهایی نسبت به اِلسیدیها داشتند، علاوه بر قابلیت نمایشدادن رنگ سیاه عمیق و کنتراست بالاتر، پلاسماها زاویه دید بیشتری نسبت به اِلسیدیها داشتند. با رونمایی از اِلایدیها، این مشکلات به فراموشی پیوست، کنتراست و زاویه دید در اِلایدیها به مراتب از پلاسماها بهتر شد و حتی مصرف برق، به شدت پایینتر آمد. اِلایدیها نمایش خانگی را در دهه اول سده بیست و یکم، متحول کردند.
منبع: مقالات کانون مشاوران ایران
بازدید:۵۹۳۰۷۸
این تکنولوژی هم عجب پیشرفتی داره نمیشه باهاش حرکت کرد
khob shoma mitonid harekat nakonid
به نظر من حرکت کردن با تکنولوژی خرج داره و برا بچه مایه دار هاست ماکه بی پولیم فقط باید پیشرفت تکنولوژی رو از دور ببینیم
آخی….دلم سوخت
چه بخوایم چه نخوایم تکنولوژی در زندگیمون تأثیر داره
ممنون از مقاله خوبتون این دندان آبی خیلی جالب بود تا حالا نشنیده بودم
are jaleb bud manam ta hala nashnide budam