در میهن عزیزمان ایران و جایی که به دنیا آمدهایم و تمام گذشت زمان و لحظه لحظههای زندگیمان را گذراندهایم، گاهی افرادی پیدا میشوند که با دادن اطلاعاتی غلط و اشتباه، خواهان این هستند که افکار ما را به سمتی سوق دهند که راه به بیراهه دارد. مثلا با در دست داشتن یک عکس و یا نشان دادن یک کلیپ در موبایلشان و یا مواردی اینچنینی خواهان انتقال خرافات در ذهن ما هستند.
متاسفانه چه در ایران و چه در اقصی نقاط جهان هر روز شاهد بروز مشکلات اینچنینی هستیم و خرافات در بین مردم روز به روز به کار خودش ادامه میدهد و در عدهای تاثیر میگذارد. هرچند که این تاثیر منفی است، ولی عده زیادی هستند که به این قضیه توجه میکنند و متاسفانه این جریان در آنها رخنه میکند.
نظر به اینکه همه ما دارای عقل و شعور کافی هستیم و با استفاده از منطق میتوانیم مسائل را در ذهن و افکار و رفتارمان حل کنیم، ولی باز افرادی پیدا میشوند که بدون استفاده از قوه ادراک و با در نظر گرفتن مسائل حاشیهای، دست به فراگیری و یا توجه به یک سری مسائل خرافی دارند که هم خودشان را مورد اشتباهات میکنند و گاها تصمیم به گمراهی عدهای دیگر میگیرند.
چقدر خوب است قبل از هر کاری تحقیق کنیم و به عاقبت کار بیندیشیم و لحظهای فکر کنیم که اگر قرار است این کار را انجام دهیم، آیا به کسی ضربه یا خدشهای وارد میشود یا نه.
در ادامه این مقاله صرفا جهت اینکه به شخصیت کسی توهینی نشده باشد و یا کسی به خودش خُرده نگیرد، ما به نکاتی چند از اقصی نکات جهان برای خرافاتشان اشاره میکنیم، ولی بدانید که متاسفانه این امر گاهی در کشور ما نیز اتفاق افتاده است.
چندی پیش عکسی در اینترنت منتشر شد که در آن دو کودک تا سر، در تلی از کود قرار داده شده بودند. این کار در راستای یکی از آداب و رسوم غیرقابل توجیه در روستاهای هند هنگام خورشیدگرفتگی انجام میشود. آنها معتقدند که در این هنگام اگر کودکان بیمار را در این موقعیت قرار دهند، کودک بیمار شفا پیدا میکند.
با وجود زیستن در قرن بیست و یکم هنوز هم میتوانیم رسوم خرافی زیادی را پیرامونمان ببینیم. با هم چند مورد دیگر از عجیبترین آنها را میخوانیم.
فکر میکنید در بازارهای روستایی استان عیسر واقع در عربستان، زنان بیشتر چه چیزی خرید میکنند؟ نمیخواهد زیاد فکرتان را مشغول کنید. جواب به اندازه کافی عجیب و غریب و حتی باورنکردنی هست که غافلگیرتان کند؛ شپش، آن هم برای تقویت مو!
هیچ شامپو و یا محلول تقویتکننده مویی در این منطقه جنوب شرقی عربستان هنوز نتوانسته با شپش رقابت کند به جز یک محلول که به موقعاش به آن خواهیم رسید. شپش برای زنان این منطقه وسیلهای برای مقابله با ریزش و همچنین رشد و براقشدن موهاست. ممکن است جزو آن دسته باشید که فکر میکنند دسترسی آسان و قیمت ارزان شپش باعث رواج این باور خرافی در این منطقه شده، اما بد نیست این نکته را متذکر شوم که قیمت یک شپش (کسی واحد شمارش شپش را میداند؟) در بازارهای این منطقه تا ۳۵ ریال (حدود ۵/۹ دلار) نیز میرسد.
چند خط بالاتر به وجود یک محلول که رقیبی سرسخت برای شپشها محسوب میشود، اشاره کردم؛ «محلول ادرار شتر». متخصصین طب سنتی طرفدار این محلول در این منطقه اعتقاد دارند، شپش نوعی انگل است و به زنان توصیه میکنند برای تقویت موهای خود از ادرار شتر جوان! استفاده کنند که طی سالهای متمادی آزمایش شده و جواب خود را پس داده است.
قیمت یک شیشه کوچک حاوی ادرار شتر تقریبا دو الی سه برابر قیمت یک شپش است. به هر حال کسانی که خواهان داشتن موهای پرپشت هستند، باید چنین هزینههایی را نیز متحمل شوند.
ملاکهای ازدواج برای مردان در سرتاسر دنیا متفاوت است. اما زیبابودن همسر یکی از فاکتورهای مشترک (و البته مهم!) برای همه است. اگر کلاسهای ایروبیک، سالنهای آرایش، استفاده از سولاریوم و… سختیهایی است که دختران امروزی به خود میدهند تا مقبولتر به نظر برسند، اما در سویی دیگر از کره زمین و در قاره آفریقا، قبیلهای وجود دارد که دختران آن، راه بسیار سختتری برای این هدف انجام میدهند.
آنها دهان خودشان را بشقابی میکنند! مادران قبیله «گاسنو» لب و دهان دختران خود را از کودکی به این شکل درمیآورند. آنها در کودکی، طی مراسمی سوراخی در لب پایین ایجاد میکنند یک دکمه از عاج فیل را که البته گرانبها نیز میباشد، داخل سوراخ قرار میدهند و به تدریج که سالها میگذرد و دختران بزرگ میشوند، مادران هر شش ماه یک بار دکمه بزرگتری جایگزین دکمه قبلی میکنند.
اما داستان به همین جا ختم نمیشود. در ۱۷ یا ۱۸ سالگی که قطر دکمهها به هشت سانتیمتر میرسد و تحمل وزن آن دیگر بر لب دختران غیرمقدور میشود، دکمههایی که از جنس چوب بسیار سبک است، جایگزین دکمههای عاج میکنند.
تمیزکردن، تعویض و تبدیل دکمههای درشت عاج و یا چوبی، یکی از مهمترین کارهای آرایشی دختران جوان این قبیله است که بیشتر وقت روزانه آنان را نیز تشکیل میدهد. همسر دلخواه مردان این قبیله، دختری است که بشقاب بزرگتری (منظور همان دهان است!) داشته باشد…
قاصدک تنها پیامد کشتار بیرحمانه خروسها در جزایر سلیمان است!
اگر دهانتان از خواندن جمله بالا باز مانده است، به شما حق میدهم. اگر موافق هستید، ابتدا از قاصدک شروع کنم. قاصدک برای مردم جزایر سلیمان نماد مرگ و بدبختی است. هنگامی که یک شهروند جزایر سلیمانی در خانه و یا حیاط خانهاش قاصدکی ببیند، برای دفع بلا و خبرهای بد میبایست در همان روز اولین خروسی را که آواز سر میدهد، سر ببرد. البته تا زمانی که از خروس نگونبخت صدای قوقولی قوقویی! در نیاید، مجاز به این کار نیست. نکته بامزه در این رسم عجیب و غریب، جملهای است که بعد از این عملیات، شخص میبایست ادا کند؛ «قاصدک برایم خبرهای خوب بیاور، میفهمی؟»
به نوشته ماهنامه «ریدرز دایجست»، هرچند بیشتر از یک دهه است که این رسم در حال از بین رفتن است، اما هنوز میتوان افرادی را دید که در طول عمر خود، چندین خروس را قربانی کردهاند تا قاصدک برایشان به جای خبر بد، خبرهای خوب بیاورد…
از آنجا که خرافات از جادو سرچشمه گرفته است و جادو مادر خرافات است، بنابراین ابتدا جادو و شاخههای آن از نظر علمی، تعریف و طبقهبندی خواهد شد. خرافات در کل از جادو نشئت میگیرد. برای اینکه بهتر با این واژه آشنا شوید و خرافات، جادو و چیدمان آن از نظر علمی بیشتر آشنا شوید، به بخشی از این مطالب اشارهای میکنیم.
جادو بر دو اصل استوار است. اصل اول آن است که شبیه، از شبیه تقلید می کند. اصل دوم آن است که دو چیز که زمانی در تماس با یک دیگر بوده اند، حتی پس از این که، از نظر جسمانی، از یک دیگر دور شدند، همچنان می توانند بر یک دیگر اثر بگذارند. اصل اول را می توان به نام «اصل شباهت» و اصل دوم را میتوان به نام اصل تماس و یا اصل سرایت نامگذاری کرد. اولین اصل از این دو اصل، یعنی اصل شباهت، به این معنا ست که جادوگر می تواند هر اثری را صرفا با تقلید کردن از آن به بیاورد. اصل دوم و یا اصل تماس، به این معنا ست که هر بلایی که جادوگر بر سر چیزی که زمانی جزوی از بدن کسی بوده است بیاورد، همان بلا بر سر آن شخص خواهد آمد.
میگویند رسوم عجیب را در قبایل باید جستوجو کرد. پس از گانسو به تایلند میرویم. یکی از چالشهای چند سال اخیر تایلند و سازمان پناهندگان سازمان ملل بر سر موضوع زنان گردن دراز قبیله «کارن» است. این زنان که مدتهاست باعث جذب گردشگران به روستای دورافتاده «کایان» در شمال غربی تایلند شدهاند، تاکنون از کشورهای فنلاند و نیوزیلند پیشنهاداتی مبنی بر اقامتشان در این کشورها داشتهاند، اما دولت تایلند همچنان مخالف این امر است.
این زنان گردن دراز که سالها قبل از برمه به تایلند مهاجرت کردهاند، حلقههای برنجی بر گردن دارند که به آنها «پادانگ» میگویند. ماجرای گردنهای دراز این زنان و حلقههای پادانگ به موقعی برمیگردد که در زمانهای گذشته این حلقهها را به عنوان نشانه با رنگهای مخصوص به گردن دختران کوچک میانداختند تا در صورت ربودهشدن توسط افراد قبیلههای دیگر شناسایی شوند. مدتی بعد از آن برای درازکردن گردن دختران که در قبیله به نوعی ارزش تلقی میشد، استفاده میشد.
در این قبیله هر سال یک حلقه به گردن آنها اضافه میکنند تا گردن آنها درازتر و کشیدهتر شود. اولین حلقه هم که در سن پنج سالگی به گردن دختران آویخته میشود، یک کیلوگرم وزن دارد. البته حلقهها به همین مقدار ختم نمیشوند. تعداد حلقهها در سالهای بعد به ۲۰ عدد هم میرسد.
اگر شما با این همه حلقه برنجی یا همان پادانگ دور گردنتان محبوس میشدید، چه میکردید؟ حتما میگویید حلقهها را از گردن درمیآوردید. اما زنان قبیله کارن هرگز نمیتوانند این حلقهها را از گردن خود باز کنند. جدا از نداشتن جرات، بابت شکستن این عادت، به دلیل ضعف عضلات گردن در نگهداشتن سر، به محض بازکردن حلقهها با افتادگی گردن و سرشان روبهرو میشوند. بعضی از آنها با قراردادن دستمال مرطوب و نازک در زیر حلقهها سعی میکنند فشار ناشی از سنگینی آنها را بر پوست گردن خود کم کنند.
این زنان در عمق جنگلهای تایلند روی نیمکتهای چوبی مینشینند و با جذابیتی که حلقههای برنجی به آنها داده است، در مقابل فلاش دوربین توریستها لبخند میزنند و صنایع دستی خود را به آنها میفروشند.
در گوشههای دیگری از جهان و در میان ادیان و رسوم خرافی و الحادی، پرستیدن و تقدیس طبیعت هم از نکاتی است که میتوان به آن اشاره کرد و میشود گفت که هم در غرب و هم در شرق، به چشم می خورد و میتوان شاهد آن بود. هرچند که طبیعت از جلوه های آفرینش الهی و از آیات پروردگار است، اما برخی همانند مثل اشاره به ماه، در حیرت انگشت اشارهکننده مانده و از ماه غافل هستند.
در بعضی از جوامع پرستیدن طبیعت نوعی نظام دینی بر مبنای تقدیس و تکریم پدیدههای طبیعی است. نکتهای که میتوان به آن اشاره کرد، مذاهبی هستند که پرستش طبیعت در آنها پیدا میشود که پانتهایسم، پاننتهایسم، دئیسم، شامانیسم و چندخدایی هستند. پرستش طبیعت دارای شکلهای مختلفی است و عناصر مختلف طبیعت از جمله آتش، درخت، ماه و خورشید، حیوانات و… را در بر میگیرد.
حالا با خواندن مطالب بالا جالب است بدانید که متاسفانه عدهای در ایران دست به چنین خرافاتی زده و در پارهای از مواقع خواهان این شدهاند که تقریبا یک همچنین کارهایی را بکنند و اگر در اینترنتی گشتی بزنید، به خوبی با این افراد مواجه خواهید شد. نه اینکه فکر کنید حتما همین کارها را کردهاند، ولی همینطور که خواندن این مطالب برایتان عجیب است، میخواهیم بدانید که یک چنینی کارهایی با یک سری تفاوتهای دیگر و به یک شکل دیگری هم که به صورت خرافات محسوب میشود، در ایران نیز اتفاق میافتد.
به راستی چرا باید چیزهایی که اسمشان خرافی است و جزو خرافات محسوب میشود را وارد زندگی شخصیمان کنیم و افکار و نظرات خود و اطرافیان را به بیهودهگرایی و بیهودهاندیشی سوق دهیم؟ آیا واقعا خرافات میتواند جای بسیاری از کارهای روزمره ما را بگیرد و با پیروی کردن از این خرافهها باید خللی در زندگیمان به وجود بیاوریم و از مسیر اصلیمان دور شویم؟ واقعا ارزش این را دارد که عدهای به چشم دیوانه و یا ابله به ما نگاه کنند و از ماه دوری کنند و به ما القاب بد بدهند، چون صرفا ما میخواهیم به این سمت برویم؟ پس حدالامکان با درستاندیشی و درست حرکت کردن دست از این افکار بیهوده برداریم و به سوی راه و روش اصلیمان برویم و مسیر درست را ا نتخاب کنیم تا بتوانیم در آینده فردی مفید برای خود، خانواده و جامعهمان باشیم.
منبع: مقالات کانون مشاوران ایران
بازدید:۶۵۴۸۹۲