وقتی سطح روابط اجتماعی پایین است و دروغگفتن در خانواده باعث خجالتیبودن بعضی فرزندان میشود،
باید به دنبال راه حل بود.
بعضی از فرزندانی که در بستر خانوادههای با روابط عمومی پایین پایین و غیراجتماعی رشد میکنند، از داشتن اعتماد به نفس کافی برخوردار نیستند.
داشتن سطح روابط اجتماعی در بعضی از خانوادهها، مخصوصا خانوادههایی که دارای جمعیت کمتری هستند، علت اصلی درونگرا بودن آنهاست و به دلیل همین فرزندانی که در خانوادههای اینچنینی رشد پیدا میکنند، توانایی ابراز وجود در عرصههای مختلف و مکانها را دارا نیستند.
شایان ذکر است خجالت کشیدن در سن نوجوانی و مخصوصا در دختران بیشتر دیده میشود و باید توان ابراز وجود و اعتماد به نفس از راه بالا بردن سطح روابط اجتماعی خانوادهها در بین جوانان و نوجوانان افزایش پیدا کند تا بتوانیم از رشد و تقویت بعضی از رفتارهای عجیب و خجالتی آنها جلوگیری کنیم. از جایی که بعضیهایشان فکر میکنند هیچ شخصی نباید متوجه ضعف و ناتوانیهایشان شود، تلاش زیادی ارائه میکنند تا اشتباهی را نکنند و به همین دلیل همیشه تحت فشار و اضطراب هستند. آنها در مورد خود و دیگران افکار و باورهای غلط دارند و همیشه خود را دست کم میگیرند. آنها هرگز نمی توانند از معاشرت با دیگران لذت ببرند و تجربههای مثبت به دست بیاورند و بسیار هم طبیعی است که به علت احساسات بدی که دارند، اغلب احساس تنهایی و افسردگی کنند.
جالب است بدانید متاسفانه گاهی اوقات خود والدین هستند که باعث میشوند فرزندانشان باعث کمتحرکی، خجالت، انزوا، گوشهگیری و… شوند، چرا که رفتارهای بد آنها در جمع و طرز برخورد با فرزندانشان به گونهای است که کودک دچار خجالت شده و از آن به بعد خود را در سکوت و گوشهگیری بیشتری میبیند. از طرفی والدین سعی میکنند به خاطر صرف هزینهها و وقت زیادی که برای فرزندشان میگذارند، در مهمانیها و مراسمهای گوناگون برای دیگران توضیح دهند که فرزندشان دارای چه هنرها یا رشدهای چشمگیری است، ولی نمیدانند که خودشان به علت رفتارهای اشتباه و برخوردهای نامناسب باعث گوشهگیری فرزندشان شدهاند.
بهتر است خانوادهها به این موضوع توجه داشته باشند که شخصیت فرزند آنها در حال شکلگرفتن است و باید با دقت بالایی بر رفتار خود تمرکز کنند تا مبادا فرزندشان آسیب ببیند. منظور از رفتار طرز صحبت، برخورد، آداب معاشرت و حتی لفظ و نوع صحبتکردن است. شما یک روز را از اول تا پایان شب در نظر بگیرید. صبح که از خواب بلند میشوید، بعد از زدن مسواک و شستن دست و صورت، به خرید نان، خوردن صبحانه و دیگر امورات زندگی میپردازید و همه چیز روال وجودی خود را طی میکند. حال فرض کنید بعد از اینکه از خواب بلند شدید، اول صبحانه بخورد، بعد نان بخرید، بعد به کارهای شخصیتان بپردازید، بعد مسواک بزنید و… میبینید که هیچ چیز سر جای خود قرار نگرفته و چهبسا همه چیز به هم میریزد و شما از کارتان عقب میافتید و همه چیز به هم میریزد. دقیقا صحبت رفتار با نوجوانان همین مسئله است. یعنی اول باید با آرامش کامل و خونسردی تمام صحبت را پیش بکشیم و از آنها بخواهیم در مورد مسائل روزمرهشان یا مشکلات و حتی کاستیهایشان با شما صحبت کنند. اگر موفق شدید و آنها مسائلشان را با شما در میان گذاشتند که بهتر، اگر نه بهتر است کمکم با آنها به صورت دوستانه مشورت کرده و از آنها بخواهید در فرصتی که آرامش کامل داشتند، مشکلاتشان را با شما در میان بگذارند، در غیر این صورت اگر احساس کردید که نوجوانتان قادر به صحبت و ابراز مشکلش نیست، حتما آن را نزد یک مشاور ببرید و مسئله را به این صورت به اتمام برسانید.
برخی از بچههای خجالتی با وجود هوش و استعداد زیاد، صرفا به دلیل کمرویی بسیاری از فرصت های خوب زندگی را از دست میدهند. اگر سعی کنید خودتان را جای این نوجوان بگذارید، حتما می توانید درد و رنجی را که در موقعیتهای مختلف احساس میکند، بفهمید. خیلی از بچههای خجالتی با وجود هوش بالا و استعداد زیاد صرفا به دلیل کمرویی بسیاری از فرصت های خوب زندگی را از دست میدهند. نوجوان خجالتی معمولا در برقراری ارتباط با دیگران پیش قدم نمیشود و برای غلبه بر ترس و اضطراب ناشی از حضور افراد ناآشنا و موقعیتهای اجتماعی جدید به زمان زیادی احتیاج دارد.
گفتنی است رسانهها نیز میتوانند با ارائه فیلمهای متفاوت و داستانهای مختلف درباره افرادی که از ابراز وجودی بهتری برخوردارند و توانایی بیشتری دارند، در این زمینه حداکثر تلاش خود را کنند. هرچند که ما خود نیز میتوانیم با استفاده از سیدیهای آموزشی و گامنهادن در عرصه ارتقای رشد فکری نوجوانمان به آنها بیاموزیم که راههای زیادی برای خجالتنکشیدن وجود دارد و آنها را آگاه کنیم که خجالتیبودن در آینده نهچندان دور باعث ایجاد مشکلات دیگری نیز میشود.
بعضی از مشکلاتی که به وسیله خجالتیبودن و گوشهگیری به وجود میآید، در سنین بالا برای نوجوان شما دچار مشکل میشود. یعنی وقتی نوجوان شما پا به سن میگذارد و روزی میرسد که خود میخواهد مستقل شود، به دلیل این گوشهگیری و خجالتکشیدن قادر به انجام خیلی از کارها نیست. شاید فرض کنید بسیاری از کارها خود به خود صورت میگیرد، ولی به این موضوع توجه داشته باشید که بسیاری از کارها هستند که فقط و فقط به دست فرزند خود شما صورت میگیرد و ایشان است که باید با انجام بسیاری از کارها، گامی هرچند مثبت در رفع مشکلات و کاستیهایش بردارد. خوب است بدانید نوجوانان ما به دلیل اینکه در سنین رشد هستند و کمکم و بیش از پیش پا به عرصه جامعه میگذارند، آسیبهای بیشتری آنها را تهدید میکند و آن آسیبها میتواند بیشتر از سمت خود خانواده باشد، چرا که عادات و رفتارهای بسیاری از خانوادهها، خود عامل منفی و خجالتیبودن نوجوانان میشود.
حتی بعضی اوقات پدرها و مادرها می توانند به آنها جرات و قاطعیت را آموزش دهند. آنها را تشویق کنند که در مورد موضوعات مورد علاقهشان صحبت کنند، به صورتی که هم شروع و هم ادامه و پایان آن را به خوبی رعایت کنند. پس توانایی نه گفتن محکم و قاطعانه را به آنها بیاموزید. تشویقشان کنید که خواستهها و نیازهایشان را در جمعهای صمیمی خانوادگی ابراز کنند. از فرزندتان بخواهید که درباره احساسات خود چه منفی و چه مثبت صحبت کنند تا شجاعت و جرات کافی برای بیان مسائل مختلف را به دست بیاورند.
نوجوان شما مثل محصول کشاورزی است که با آبیاری و مراقبتهای ویژه و بسیاری از خدمات دیگر به بار مینشیند. نوجوان باید در آرامش به ادامه زندگی خود بپردازند تا با کمک شما والدین محترم گامی هرچند استوار به سمت آینده بردارد و برای خود فردی مستقل باشد.
به نوجوانمان یاد بدهیم که در بین دوستان و آشنایان از گذشته و خاطرات خودشان تعریف کنند و از بهترین و صمیمیترین نفرات خانواده بخواهید که آنها را همراهی کنند. هیچ وقت تصور کمررو بودن را به آنها تلقین نکنید، حتی نگذارید که خودش این موضوع را تکرار کند و باور کند که من خجالتی هستم، من ترس دارم، من شهامت و جرات هر کاری را ندارم. فعالیت، تلاش و کوشش در عرصههای اجتماعی کوچک برای آنها بسیار شایسته و مفید است. از کارهای آسان و ساده مثل خریدهای جزئی که به یک رابطه فعال نیاز دارد، شروع کنید. بنابراین با این روش یاد میگیرند که ارتباط را با سلام و احوالپرسی شروع کنند و کمکم آمادگی لازم برای کارهای بزرگتر را پیدا خواهند کرد. میتوانیم آنها را تشویق کنیم تا با اشخاص و افرادی که اعتماد به نفس خیلی بیشتری دارند و کمتر خجالتی و کمرو هستند، ارتباط مستقیم و بیشتری برقرار کنند. حتی ورزش و فعالیتهای اجتماعی مختلف نیز کمک شایان ذکری به آنها می کند تا از شر این احساس ضعیف و بیهوده هر چه زودتر رها شوند.
خجالت در بین نوجوانان باعث میشود آنها در سنین بالا حتی در گفتار و طرز برخوردشان دچار خللهایی شوند و در سنین بالاتر برای انجام معاملات یا حتی مواردی اقتصادی با مشکلاتی مواجه باشند. پس سعی کنیم با مشورتکردن، صحبت از هر کار، مجموعه، اجتماع، خرید روزمره و یا به هر بهانهای با نوجوانمان در ارتباط باشیم و پلی باشیم بین نوجوان و جامعه تا بتوانیم فرزندمان را از گوشهگیری و انزوا و خیلی حالات پریشان دیگر نجات دهیم و ایشان را به خوبی و درستی به جامعه تحویل دهیم، جامعهای که با دستان به ظاهر کوچکشان شکل میگیرد و آیندهای را ترسیم به وجود میآورد تا برای دیگران به درستی تصمیم بگیرند و مفید باشند.
منبع: com.مشاوره-خانواده
بازدید:۶۲۵۴۸۳
وسایل مورد نیاز شب اول ازدواج، شبی خاص و به یاد ماندنی برای هر زوجی…
يونانيان باستان بر این باور بودند که ورزشکاران بايد قبل از ورزش از برقراري ارتباط…
بیشفعالی جنسی، بیماری آزاردهندهای برای خود فرد و اطرافیان وی و جامعه محسوب میشود و…
تحریکات جنسی در خانم ها در مقایسه با آقایون از هجوم کمتری برخورداره .یعنی اینکه…
انجام مشاورههاي ژنتيکي به زوجين کمک ميکند تا از تولد نوزاداني با مشکلات ژنتيکي و…
بهترین سکس تراپ شرق تهران. سکس تراپ شرق تهران داشتن یک زندگی جنسی سالم و…
نظرات
سلام دختری 12 ساله دارم بسیار خجالتیه وقتی مهمون داریم همش تو اتاقه و بیرون نمیاد دوستای خیلی کمی داره ؟با منم راحت نیست و همه حرفاشو بهم نمیزنه نمیدونم چکار کنم؟؟؟
خجالت در واقع نوعي ويژگي شخصيتي در كودكان است، نه يك عيب و نقص كه نيازي به دعوا و شرمندگي والدين داشته باشد. اين ويژگي با تشويق و حمايت والدين قابل اصلاح است جالب است بدانيد دانشمندان ميگويند خجالتي بودن در بعضي فرهنگها مورد پسند و ستايش مردم است و از راه فرهنگ جامعه به كودكان به ارث ميرسد...
*وقتي خجالتي بودن بچهها شروع ميشود اصلا لازم نيست نگران باشيد؛ در شرايط طبيعي مانند ورود به يك محيط جديد، خجالت كشيدن بچهها كاملا طبيعي است زيرا بچهها در اين محيطها با بزرگسالاني مواجه ميشوند كه تاكنون آنها را نميشناختهاند و علاوه بر آن، بايد يك سري از وظايف را نيز انجام دهند...
*«ببخشيد، اين پسر من خيلي خجالتي است» يا «دخترم خجالت ميكشد، براي همين نميآيد تا با دختر شما بازي كند.» اينها همان جملاتي است كه مادر و پدر يك كودك خجالتي معمولا زمان روبهرو شدن با ديگران به زبان ميآورند غافل از اينكه اين كار اشتباه است! گفتن اينكه فرزندتان خجالت ميكشد يا خجالتي است، به او اين پيام را ميدهد كه چيزي غيرطبيعي در وجودش هست و شما از اين بابت شرمنده يا نگران هستيد...
*بچههاي خجالتي، مطمئنا دوست ندارند مركز توجهات يك جمع باشند. بنابر اين شما نبايد كاري كنيد كه ناگهان همه متوجه كودكتان بشوند. اينكه از پسرتان بخواهيد جلوي يك جمع كه براي نخستين بار آنها را ميبيند، سنتور بزند يا براي آنها شعر بخواند، كار نادرستي است...
*كودك خجالتي شما بايد اطمينان داشته باشد كه شما او را همانطور كه هست، دوست داريد. او راه و روش خودش را براي روبهرويي با موقعيتهاي جديد دارد و دوست دارد اول مشاهده كند و بعد وارد بازي شود. شما بايد به اين ويژگيها احترام بگذاريد. همين كه فرزندتان را در آغوش بگيريد، نشان ميدهد او با همان ويژگيهايش شايسته دوست داشتن شماست. محبت شما به فرزندتان به او اعتماد به نفس ميدهد...
*«هر چه كودك كوچكتر، گروه دوستي هم كوچكتر!» اين يك قانون ساده است كه به شما هم در حل مشكل خجالت فرزندتان كمك ميكند. اگر ميخواهيد عادتهاي اجتماعي فرزندتان را تقويت كنيد، اين كار را بايد از اجتماعات كوچك شروع كنيد. براي شروع، معرفي يك دوست جديد همسن و سال بهعنوان همبازي به فرزندتان كفايت ميكند. بهتر است دوست كودكتان را به خانهتان دعوت كنيد به اين ترتيب تعداد چيزهاي جديدي كه فرزندتان يكباره با آنها روبهرو ميشود، كم خواهد شد و او آسانتر با شرايط كنار خواهد آمد. بعد از چند هفته ميتوانيد اجازه دهيد تا فرزندتان به خانه دوستش برود. وقتي كودك چند ماهي را با همبازي جديد گذراند و به او عادت كرد، ميتوانيد عضو جديدي را وارد گروه كنيد و از والدين اين كودك هم بخواهيد تا اجازه دهند بچهها به نوبت در منزل هر كدام از اعضاي گروه با هم بازي كنند به اين ترتيب گروه دوستان كمكم بزرگتر ميشود و در عين حال شما قادر به كنترل اوضاع هستيد...
*در پايان به ياد داشته باشيد كه خجالتي بودن هميشه هم ويژگي بد و نامطلوبي نيست؛ اين ويژگي به همراه خود صفات ديگري را هم ميآورد كه مثبت و مطلوب هستند مثلا احتياط بيشتر، مشاهده دقيقتر و گوش دادن بهتر به گفتههاي اطرافيان. حتي گفته ميشود كودكاني كه خجالتي هستند، در آينده گوش شنواي بهتر و دوستان وفادارتري خواهند شد...
* و در آخر مشورت کردن با مشاوان کودک و نوجوان تا بتونن با توجه به نوع شخصیت ایشون به شما کمک کنن
به نظر من دختر شما نیاز به مشاوره و روانشناسی داره تا دیر نشده باید اونو ÷یش یک روانشناس ببرین
شایدم خجالتی نباشه در جمع بودن رو دوست نداره و نمیتونه راحت ارتباط برقرار کنه
بهتره شما اول با خودش صحبت کنید تا ریشه این رفتار رو بفهمید شاید مشکل خجالتی بودنش نباشه