منبع: ساینس دیلی
وسایل مورد نیاز شب اول ازدواج، شبی خاص و به یاد ماندنی برای هر زوجی…
يونانيان باستان بر این باور بودند که ورزشکاران بايد قبل از ورزش از برقراري ارتباط…
بیشفعالی جنسی، بیماری آزاردهندهای برای خود فرد و اطرافیان وی و جامعه محسوب میشود و…
تحریکات جنسی در خانم ها در مقایسه با آقایون از هجوم کمتری برخورداره .یعنی اینکه…
انجام مشاورههاي ژنتيکي به زوجين کمک ميکند تا از تولد نوزاداني با مشکلات ژنتيکي و…
بهترین سکس تراپ شرق تهران. سکس تراپ شرق تهران داشتن یک زندگی جنسی سالم و…
نظرات
من دختری هستم24ساله و کارمند.قبل از اینکه به بلوغ عقلی برسم درگیراحساس شدم. بقول خودم شدیدا عاشق پسری که مدام خواهرومادرش ازاوتعریف میکردن شدم.البته اوایل بدون اینکه بروز بدم،یه طرفه بود ومدام با خودم کلنجار میرفتم که فراموشش کنم.تااینکه تودانشگاه هم کلاس شدیم ومتوجه شدم شخصیتش برخلاف تصوراتم بود،اتفاقا بنابه شرایطی ازمن درخواست ازدواج کردن اماباتوجه به مطالعاتی که درزمینه روانشناسی داشتم تصمیم گیری برام راحتتر شده بودیعنی عقلم بر احساسم غلبه کردهبود،کلا بی خیالش شدم وپلای پشت سرم رو خراب کردم
ازلحاظ شخصیتی کاملا مکمل هم بودیم،مثلا ایشون برونگرای افراطی من درونگرای متعادل،ایشون گرم مزاج من سردمزاج،ایشون شنیداری من حسی لمسی،ایشون برتری طلب من مهرطلب و.....
وتمام اینارو از روی شواهدمیگم وروش خ فکرکردم.
جدا از اینا هم سنیم که سن عقلی یه دختر20ساله بایه پسر26ساله برابری میکنه.ازلحاظ فرهنگی ونگرشی هم کفویت نداریم.ازهمه مهمترازلحاظ اعتقادی،هرچند من ادعا نمیکنم که خ مذهبیم اماسعی میکنم آنچه را که عرف وشرع میگه عمل کنم تابه نتیجه خوبی برسم.این واسم خ مهمه که همسرم هم بامن همراهی کنه یاحداقل مخالفتی نکنه ولی ایشون هرچندبه قول خودشون مذهبین ونماز میخونن ولی توی عمل نسبت به خ چیزا کاهلن.مثلا حریم محرمی ونامحرمی رو حفظ نمیکنن درعین حال انتظاردارن خانمشون تمام وکمال رعایت کنن،راحت با نامحرماشوخی میکنن یامثلابادخترخاله دست میدن ومیگن هیچی تو دلم نیست جداازاینکه خط قرمز اسلامه، تحمل همچین چیزایی برا هیچ خانومی بخاطرذاتش آسون نیست
باتمام این اوصاف خیلیها برچسب وسواس بودن روم میزنن وگاهی واقعا شک میکنم. هرچندخواستگار داشتم ولی چون اونموقعها قصد ازدواج نداشتم،فکر نمیکردم.
اماازاونجاییکه چندسال درجریان این قضیه پسره قرار گرفتم نمیدونم چرا مدام توذهنمه.ازاونجاییکه تو یه محله ایم هرازگاهی که اونو میبینم روم تاثیر میذاره وتجدیدخاطره میشه.احساس میکنم یکی از دلایلی که خواستگارهای خوب جذب نمیشه،اینه که انگار فقط این یه پسره از آسمون افتاده زمین.
ازطرفی چون بنا به دید اطرافیانم که چراتابحال ازدواج نکردم ،نسبت به آینده استرس دارم. ازاین میترسم که بخاطر ترس از برچسب وسواسی وفرار از حرفای مردم از خط قرمزام دست بکشم وبه انتخابی غیرمعقول دست بزنم واز زندگی حالم غافل بشم ومدام حسرت بخورم
حالا این قضیه ازدواج خ ذهنمو درگیر کرده که باعث شده از خیلی چیزا بیفتم درحالیکه خواهر بزرگترهم دارم
سلام همسرم از لمس كردن بدن من لذت ميبره در حالي كه من از اين كار متنفرم.سرد مزاج نيستم.خيلي دوست دارم در آغوش بگيرمش و ببوسمش ولي زمان نزديكي انگار يك انرژي منفي وارد بدنم ميشه و نميتونم بيشتر از چند دقيقه بغلش بخابم.البته من يك خانم موقت دارم و زماني كه با او هستم همچين مشكلي ندارم
واقعأ متأسفم براي خانمي كه با شما هم آغوش شده حالا خانمتون از اين رابطه خبر دارن؟
اين حسي كه شما دارين يكشبه به وجود نيومده شما قبلأ حس خوبي داشتين كه وارد زندگي مشترك شدين ولي وجود خانم ديگه اي باعث شده كه شما از همسرتون فاصله بگيريد
عجب مردايي پيدا ميشه |آخه چرا خانم موقت مگه همسرت چه مشكلي داره گناه داره اين كارو باهاش كردي از اون جدا شي مطمئنأ با خانومت لذت بيشتري خواهي برد
ميتوني به يك مشاوره مراجعه كني و براي حل مشكلت كمك بگيردي
باتشكر از سايت مفيدتون .من 18 ساله ازدواج كردم از زندگيم راضي بودم تا اينكه اين اواخر سر يك موضوع خيلي بيخودي با همسرم جروبحث داشتيم حرفهاي وحشتناكي زد. بهم گفت من خسته شدم از نقش بازي كردن جلوي بچه ها .شانس نداشتم تو نسيبم شدي اي حرفهارو موقعي شنيدم كه واقعا احساس خوشبختي ميكردم شوك بزرگي بود به شدددت نسبت به اون دلسرد شدم اين موضوع روي زندگي وسكسمون خيلي تاثير كذاشته خيلي به خودكشي فكر كردم ولي بچه ها چي ميشن؟؟سوالم اينكه از كجا متوجه بشم همسر بهم علاقمنده يا نه ؟واز همه مهمتر وغم انگيز تر اينكه ايشون اعتياد به مواد دارن !!ومشاور خانواده هستن!!؟؟
خب ایشون اگر واقعا" تحت تاثیر مواد بوده باشن که نمیشه حرفشون رو جدی بگیرید ولی در کل بهتره اول از هم هاعتیاد ایشون رو ترک بدید با کمک معتمدین فامیل و بعد در مورد علاقه ایشون مطمئن بشید وگرنه در این حالت چیزی مشخص نیست ... به هرحال تا ایشون مواد مخدر استفاده میکنن حرفی از ایشون رو نمیشه قبول کرد...
ضمنا" اگر ماده مخدر صنعتی باشه میتونه توهم بیاره و جان شما و فرزندانتون در خطر باشه... حتما" در این مورد با خانواده صحبت کنید
سلام من یه دختر نوزده ساله ام بچگی و نوجونیمو با ازار و اذیت جنسی داییم گذروندم حدود هفت ماه پیش مورد تجاوز قرار گرفتم.... الان نسبت به نامزدم فوق العاده سردم و احساسی ندارم این موضوع واقعا اذیتش کرده و احساسات جنسیش سرکوب میشه من باید چیکار کنم؟ لطفا راهنماییم کنید
عزیزم شما باید در اولین فرصت با یک مشاور مجرب در این مورد مشورت کنید اینکه سرد هستید ممکنه بخاطر استرس و اضطرابی باشه که از گذشته برای شما تداعی میشه ...
به همین خاطر باید بتونید با راهکارهایی از جمله نوشتن تمام این ناراحتی ها روی کاغذ و چند بار خوندن و بعد نابود کردن نوشته اول از همه آشفتگی ذهنی خودتون رو کاهش بدید ...
این مشکل نیاز به رفتاردرمانی و دارودرمانی داره
در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
021-22354282
021-88422495
021-88472864