یکی از دلایل افزایش طلاق وجود مشکلات جنسی و نگرش منفی زن یا مرد به آن است. متاسفانه هنوز هم بسیاری از دختران و پسران طی گفتوگوهای قبل از ازدواج، به نگرش و انتظارهای خود از رابطه زناشویی اشاره نمیکنند. اما واقعیت این است که برآوردهنشدن توقعات در رابطه زناشویی میتواند باعث سردی رابطه و نابسامانیهای دیگر شود.
چرا باید درباره مسائل جنسی صحبت کنیم؟
اگر از دختر و پسری که حتی تاریخ ازدواجشان را تعیین کردهاند سوال شود: «آیا راجع به مسایل زناشویی با همدیگر صحبت کردهاید یا نه؟» در بیشتر موارد میگویند: «نه، ما فکر نمیکردیم این موضوع مهم باشد» یا میگویند: «ما این جور صحبتها را به بعد از ازدواج موکول کردهایم، بهدلیل اینکه بعد راحتتر میتوانیم در مورد آن صحبت کنیم.»
چنین زوجهایی نمیدانند اینگونه صحبتها به قبل از تصمیمگیری نهایی برای ازدواج مربوط است، نه بعد از ازدواج. آیا شما هم معتقدید گفتوگو راجع به مسایل زناشویی باید به بعد از ازدواج موکول شود؟ آیا بعد از ازدواج برای اینگونه صحبتها دیر نیست؟ اگر بعد از ازدواج همسران متوجه شدند که با یکدیگر در اینباره توافق ندارند، راهحل چیست؟ آیا میتوانند بهراحتی در ازدواج خود تجدیدنظر کنند؟
کی صحبت کنیم؟
رابطه بین زن و شوهر، با سایر رابطههای اجتماعی، دوستی و خانوادگی متفاوت است. این رابطه ۴ اصل دارد و وجود مشکلات جدی در هر کدام از این اصول، موثرنبودن تلاشهای زوج در حل این مشکلات و ناامیدی یا دست از تلاش برداشتن، میتواند خطر جدی برای سلامت و آینده رابطه باشد. پایههای اصلی رابطه زناشویی عبارت است از: چارچوب (ویژگیها و شرایط مشابه)، علاقه و رابطه عاطفی، داشتن رابطه زناشویی رضایتبخش و تعهد و احساس مسوولیت نسبت به یکدیگر.
در دین و فرهنگ ما و بسیاری از فرهنگها، برقراری رابطه زناشویی قبل از ازدواج، مشروع و پذیرفته نیست. اما برخی میپرسند که:
آیابدون داشتن چنین تجربهای میتوان در این حیطه، اطلاعاتی راجع به خودشان و طرف مقابل بهدست آورد؟
پاسخ این است که قبل از ازدواج لازم است دختران و پسران از طریق مطالعه و گفتوگو با افراد واجد صلاحیت، آموزشهایی را در مورد رابطه زناشویی ببینند و تا حدودی به ارزیابی نگرش، انتظارها و تمایل خود نسبت به این رابطه بپردازند. در این گفتوگوها نکتههایی مطرح میشود که همسران از طریق آن میتوانند اطلاعات بیشتری در مورد رابطه زناشویی بعد از ازدواجشان بهدست آورند.
زمانی که همسران آینده، در مورد بیشتر معیارهای خود، با طرف مقابل به توافق رسیدند، لازم است خجالت را کنار بگذارند و گفتگوهایی را با حفظ چارچوبهای اخلاقی به این مساله اختصاص دهند.
با توجه به اینکه گفتوگو درباره این موضوع آسان نیست یا ممکن است شناخت کافی نسبت به تمایل مزاجی خود نداشته باشند، بهتر است برای این کار از مشاوران خانواده کمک بگیرند و در خصوص این مسایل با هم صحبت کنند.
میزان اشتیاق و تمایل هر فرد به رابطه زناشویی متفاوت است. بعضی افراد اشتیاق بیشتر و بعضیها اشتیاق کمتری برای این رابطه دارند. تمایل به رابطه زناشویی در افراد از روزی چند بار تا سالی یکبار متفاوت است. تفاوت افراد در میزان اشتیاق جنسی هم به دلیل تفاوتهای جسمی یا هورمونی و هم به علت خصایص روانی افراد است. حال تصور کنید که تمایل جنسی زن یا مرد بسیار بالا و تمایل طرف مقابلش بسیار کم باشد. قطعا این تفاوت، رضایت و سلامت زناشویی چنین زوجی را به خطر میاندازد. بنابراین باید انتظارها و سلیقههای جنسی خود را با همسر آیندهتان در میان بگذارید.
بعد از ازدواج
درست است که رابطه زناشویی طبیعی و معمول در همه انسانها تقریبا به یک شکل انجام میگیرد اما هر فرد انتظارها و سلیقههای خاصی دارد. بنابراین بیشتر از گذشته، لازم است زوجها راجع به این رفتار با همدیگر تعامل و گفتوگو داشته باشند. مهم این است که زن و شوهر در این انتظارات، توافق داشته باشند. خیلی از همسران به دلیل سلیقههای جنسی متفاوت و متضاد، دچار تعارض میشوند و تجربه نشان داده است که هرچند این انتظارات تا حدودی قابل اصلاح و تغییر است اما بهطور کامل تغییر نمیکند و زن یا شوهری که انتظاراتش در روابط زناشویی برآورده نشود، ممکن است احساس سرخوردگی کند.
این سرخوردگی نیز احتمالا زمینهساز سردی رابطه یا خطاهای اخلاقی دیگر خواهد شد. علاوه بر اینها، زن و شوهر باید بعد از ازدواج در مورد حاشیههای روابط زناشویی با همدیگر به توافق برسند. منظور از حاشیه روابط، نظر افراد راجع به عوامل زمینهساز مطلوب برای شروع و ادامه رابطه است؛ مانند چگونگی گفتوگوهای عاطفی، نوازش و لمس قبل از رابطه، محل و فضای مطلوب برای برقراری رابطه و… یکی دیگر از مسایل و مشکلات نادیدهگرفتن بعضی از تعهدات اخلاقی عاطفی و جنسی در زندگی زناشویی، از سوی یک یا هر دو است که میتواند باعث بروز اختلافهای شدید و بحرانهای غیرقابل جبران در زندگی مشترک بشود. قبل از ازدواج، لازم است که همسران از عقاید مربوط به تعهدات جنسی و اخلاقی همدیگر مطلع شوند.
منبع: تریبون آزاد
بازدید:۶۴۸۲۵۶
ممنون ار پاسخ خوبتون
سلام من دقیقأ نمیدونم چه زمانی باید راجع به مسائل جنسی با نامزدم صحبت کنم؟
خب اگه دوره نامزد شما وارد مرحله رسمی شده میتونید در این مورد با هم صحبت کنید و یا حتی با مشاوره حضوری از سرد بودن و گرم بودن مزاج خودتون و هماهنگی در این مورد باخبر بشید …ولی یک نامزد و خواستگار خوب باید حریم و حرمت در رفتار و گفتارو در این مراحل رعایت کنه …
صحبت کردن درباره مسائل جنسی، باید در جلسات نهایی خواستگاری انجام شود. پس از آنکه تحقیقات کامل شد و دو طرف رضایت خود را برای ازدواج اعلام کردند بهترین زمان است، اما به یاد داشته باشید در این کار باید حرمت خود و همسر آیندهتان را نگاه دارید.
اگرچه قصد ازدواج شما قطعی است، اما بدانید هنوز هم در معرض محک و سنجش از سوی فرد مقابلتان هستید. بنابراین با اشارهای کوتاه طرف مقابلتان را متوجه این نکته کنید که تمایل دارید در این زمینه هم، صحبتی داشته باشید. پذیرش یا عدم پذیرش، نحوه مواجه شدن با سوالات، چگونگی پاسخگویی به پرسشها، علائم غیرکلامی قابل مشاهده هنگام پاسخگویی (شرم و حیا، سر به پایین انداختن، سرخ شدن، نگاههای تیز، خیره و…) فرد مقابل بسیار مهم است و شما را متوجه بسیاری از مواردی که شاید برایتان ناملموس بوده است، میکند. پس شما میتوانید ارزیابی نهایی خود را سنجش این مولفه مهم زندگی قرار دهید.
از آنجا که صحبت درباره مسائل جنسی بین دو نامحرم، جزو حرفهای ممنوعه در این دوران است و یک تابوی اجتماعی قلمداد میشود، بهتر است صریحا درباره مسائل جنسی پرسش نکنید و خود را در معرض تهمت قرار ندهید. با یک پرسش مستقیم ممکن است فرد مقابلتان با خودش به قضاوت نادرست بنشیند و شما را اهل ارتباطات نادرست بداند که براحتی توانستید چنین پرسشی داشته باشید.
اگه پسر خجالتی باشه و روش نشه در رابطه با این موضوع صحبت کنه اشکال نداره دختر پیش قدم بشه؟
خب خجالتی بودن یکی از بیماری های روانی به حساب میاد و فرد باید دراین مورد با کمک مشاوره این مشکل رو درمان کنه …. و گرنه دلیلی برای خجالتی بودن در یک رابطه زناشویی و خانوادگی وجود نداره
سلام من پسرم و به نظرم اگه دختر این مسایل رو شروع کنه اصلا اشکال نداره شاید پسر روش نشد بگه اتفاقا من اگه همسر ایندم اینکار رو بکنه خوشحال میشم چون زن و شوهر مثل دوتا دوستن باید با هم راحت باشند فقط توهین نکنند
خب در زندگی های عاطفی و بسیار با تفاهم بین مطرح کردن از طرف زن و مرد هیچ مشکلی نیست واتفاقا” میتونه بسیار جذاب باشه و روند رابطه رو از تکراری شدن خارج کنه…
به نظر منم که هر کدام از زوجین باید در مورد خود اطلاعاتی بدهند تا به یک شناخت نسبی قبل از ادواج برسند حتی در رابطه با این موضوع
به نظر من این مطلب اصلا واضح نیست باید توضیحات عینی تری و ارائه شود
سلام دوستان
دختری ۲۳ ساله ام با پسری در مراسم خواستگاری آشنا شدم که تا کنون روی مضوعات خانواده- فرهنگ- اولویت بندی های زندگی- اقتصاد- اعتقادات به توافق نسبی رسیدیم
از آنجا که تصمیم دارم بدون رابطه جنسی ازدواج کنم ..ولی نمیدونم چطور باید این موضوع رو مطرح کنم؟
دوست عزیز رابطه جنسی در تداوم نسل انسان و قوی کردن رابطه زناشویی بسیار مهمه … این حس با کاهش فشارهای روحی ناشی از شهوت میتونه هر دو طرف رو در بستری مناسب و بدون آلودگی جسمی و روحی به ارامش برسونه …اگه واقعا” در این مورد حسی وجود نداره باید از نظر جسمی و روانشناختی بررسی بشه …چون هیچ انسانی نباید چنین رفتاری رو داشته باشه … چون این یک حس طبیعیه …
میشه بپرسم چرا بدون رابطه جنسی ؟؟؟حالا سر این موضوع به توافق رسیدین؟
حالا منظورتون قبل ازدواج یا بعد ازدواج؟اگه منظور قبل ازدواجه که بهتره رابطه جنسی قبل ازدواج نباشه ولی اگه منظور بعد ازدواج ؟این مشکل بزرگیه و حتمأ باید این مشل رو با خواستگارتون درمیون بزارین
in che tarze fekriye? mage hamchin chizi momkene?
کیمیا جان هیچ زن و مردی دچار ناتوانی و سردی جنسی نیستند این مشکل از طریق مشاوره و درمان پزشکی قابل حله.
این چیزی که شما در موردش صحبت میکنید یکی از نعمتهای خداوند است و به جای پاک کردن صورت مساله به فکر درمان آن باشید
سلام به نظر شما میشه در جلسه خواستگاری راجه به مزاج جنسی صحبت کرد؟
ترجیحا” خیر … مسایلی هست که بهتره اول درمورد اون صحبت بشه مثل اختلافات فرهنگی و شخصیتی … در دوران نامزدی که برای شناخت بیشتر هست میتونن در این مورد صحبت بکنن
من یه دخترم و میگم مطرح کردن این موضوع اصلأ اشکالی نداره البته به موقع و به جاش …با یه مقدمه چینی درست
مشکل اینجاست که او ن مقدمه چینی ها رو بلد نیستیم
به نظر من همکف بودن در مسائل جنسی خیلی مهمه و باعث آرامش و کم شدن اصطکاک در زندگی زناشویی میشه و با توجه به این موضوع باید حتمأ قبل از ازدواج جلسه ای رو هم برای این موضوع داشته باشند
خب چون هنوز نتیجه خواستگاری مشخص نیست بهتره این موضوع در وقتی باشه که قراردادی رسمی مثل دوران نامزدی بی دو طرف برقرار شده باشه
به نظر من یه دختر مجرد قبل ازدواج اگه با کسی رابطه ای نداشته باشه نمیدونه گرم مزاجه یا سرد مزاجه.مگه اینکه به صورت مستقیم یا غیر مستقیم تجربه کرده باشه.
خب دیگه شما میخوایت ا این حرفتون فردی رو از چاله به چاه بندازید …؟!!
سلام لطفا راهنمایم کنید.دختری ۲۲ ساله هستم که قصد ازدواج با پسرعمویم رادارم که ۲ سال از من کوچکتر است.هنوز خانواده ها در جریان نیستن و قضیه رسمی نیست اما باهم در ارتباطیم تا تابستان که او مشغول به کار شود که به خانواده ها بگوییم.راستش خیلی دوس داره باش راحت باشم البته ما نزدیک هم نیستیم فقط تلفنی در ارتباطیم.ازم انتظار داره درباره یسری از مسائل باش راحت باشم میگه از الان باید خجالتت بریزه اما من میترسم این کار اشتباه باشه.نظر شما چیه؟
قطعا” کار اشتباهیه … ! شما هنوز مشخص نیست در چه مسیری قرار خواهید گرفت … چون خانواده به خاطر سن با این ازدواج مخالفت خواهند کرد …پس تا وقتی وارد یک رابطه مطمئن نشدید اجازه ندید در مورد مسایل خصوصی شما حرفی به میون بیاد … هر وقت خانواده ها موافقت کردن و مشکلی نبود میتونید با مشاوره ازدواج مشورت کنید و بیشتر همدیگرو بشناسید تا زندگی روشنی رو در اینده تجربه کنید
ممنون از راهنماییتون
بله حق باشماست اما نمیدونم چجور بگم که قبول کنه؟بارها اینو گفتم اما میگه تومال خودمی پس دلیلی نداره باهم راحت نباشیم اما همه تلاشمو میکنم درصورتی که قبول نکنه رابطمونو قطع میکنم.
میخواستم بدونم از نظر شما اختلاف سنمون در زندگی آینده مشکل بوجود میاره؟
خب اگر به خاطر دو سال کوچیک بودن بچه بازی در نیاره (مثل همین رفتارش) … میتونید بدون مشکل زندگی کنید … به هرحال در ازدواج حمایت خانواده بسیار مهمه ..پس ایشون برای خواستگاری کردن از شما باید شرایط خودش رو مساعد کنه تا از پس هزینه های اینده زندگی بتونه بربیاد
salam.man 22 salame,3 sale ba ye pesari rabete daram ke az hame nazar be ham mikhorim o hhich moshkeli ba ham nadarim,hodude 1sale ke be ezdevaj ba ham fek mikonim,kheyliyam ham dg ro 2st darim.ama moshkele ma ine ke tarafe man mige bekhatere hese mazlumiyato hes 2st dashtane ziyadam be to o inke nemitunanam o nemikham aziyat beshi,aslan nemitunam be niyate rabeteye jensi be to dast bezaram,ta hala ham 2shabe kamel pishe ham budim utali kuchik tarin chizi beynemun etefagh nayoftade.un nakhaste. va manam moshkeli nadashtam.hala vaseye hamin moradadim vase ezdevaj.torokhoda rahnamayim konid.mer30
دوست عزیز خواهشا” فارسی تایپ کنید
با سلام
من یه دختر ۲۴ ساله هستم. از لحاظ جنسی هات هستم اما الان یک خواستگار دارم که شرایطش عالیه اما میدونم دلم نمیخواد هیچوقت باهاش رابطه احساسی و جنسی داشته باشم. قیافه اش دلچسب من نیست.
با همه خواستگارهام این مشکل را داشتم جز یک نفر که قیافه اش مورد پسندم بود که با مخالفت خانواده نشد بپذیرمش.
برای رفع این مشکل لطفن راهنمایی بفرمایید.
خب تا وقتی کسی به دل شما نشینه نمیتونید نسبت به ایشون رابطه احساسی و عاطفی برقرار کنید … پس اگر واقعا” نتونستید اونو به عنوان شوهر قبول کنید در این موردبا مشاوری متعهد حضورا ” مشورت کنید و تصمیم قطعی رو برای گفتن ” نه ” به ایشون بگیرید … شما وقتی یک لباس رو میخوای بخرید باید به دلتون بشینه پس چطور برای یک عمر زندگی اینقدر تردید دارید
ا سلام من دختری بیست و شش ساله فوق لیسانس حقوق.پسر ب خواستگاری من امده فوق لیسانس حقوق وکیل است از نظر شغلی و تحصیل و خانواده مناسب است امادوازده سال از من بزرگتراست و پدرم ب هین دلیل مخالف است خودم فکر میکنم بدلیل شرایط اقتصادی خوب و شرایط دیگر زیاد سن مهم نباشد ومیتوانم کناربیایم اماپدرم میگوید در اینده ب اختلاف برمیخورم مثلا اگر چند سال بعد فرزندی بخواهیم اختلاف سنی پدر وبچه خیلی زیاد میشود یا از نظر جنسی ممنکن است چند سال چند سال بعد نتواند من را خوب ارضا کند ومشکلاتی دیگر.اما من خودم فردی هستم ک استقلال مالی برایم مهم است و دوست دارم شوهرم ۵-۶ سال حداقل ازم من بزرگترباشد اما نمیدانم ایا این اختلاف سنی ۱۲ سال واقعا زیاد است باتوجه ب اینکه شرایط دیگر ایشان مناسب است.خانواده میگویند ممنکن است چند سال بعد من خجالت بکشم با این فرد وارد محافل مهمانی و اجتماع شوم چون من هنوز جوان و او ممکن است پیر شده باشد من واقعا نمیتوانم تصمیم بگیرم ممنون میشم من روراهمنایی کنید
تمام این موارد رو که نام بردید بسیار مهمه و ممکنه در آینده برای شما مهم و با ارزش بشه و نظرتون با امروز تفاوت زیادی کنه … پس انتخاب با خود شماست …
چون روزی که شما در شور و حرارت جسمی و روحی هستید ایشون در حال طی کردن افول این احساساته و میتونه روی زندگی هر کسی تاثیرگذار باشه … هر چند افراد بسیاری هستند که با این شرایط زندگی های خوبی دارند پس باید در این مورد مشاوره کنید … ولی اینکه خانواده با این ازدواج مخالفت داره بحث دیگه ایه که باید رضایتشون رو با خودتون همراه کنید در غیراینصورت مخالفتشون میتونه روی زندگی آینده شما تاثیرگذار باشه … پس بهتره احساساتی در این مورد تصمیم گیری نکنید تا زندگی مطمئن و آسوده ای رو بتونید برای خودتون بسازید
یعنی اگرخانواده موافقتشون رو جلب کنم مشکلی نیست دیگه؟۱۲ سال مشکل سازنیست
عزیزم من در مورد استثنائات برای شما گفتم که با این اختلاف سن زندگی مشترک داشتند و این به معنی تایید نیست ..بطور مثال : مانند کسی هست که چشم بسته از اتوبان رد میشه و ممکنم هست سالم هم رد بشه ولی دلیلی برای تایید کردن نیست … شما باید تمام جوانب رو در نظر بگیرید از رضایت خانواده وتا اینکه روزی به یکی از مشکلات در این زمینه برخورد کنید … پس به همین خاطر باید مشاوره کنید تا تکلیف خودتون رو بدونید چون در کنار احساسات باید واقعیت های زندگی مشترک رو هم بدونید
سن یک امر نسبی است…سن پسر تقسیم بر ۲ به اضافه ۷ میشه سن ایده ال…ولی میشه نادیده گرفت..مهم تفاهمه
سلام. دختری ۲۷ ساله هستم.فوق لسیانس پژوهش هنر.. خواستگاران زیادی دارم اما خیلی حساس شدم و احساس میکنم به مرور زمان در مورد ازدواج دارم دچار وسواس میشم. پسری به خواستگاری ام اومده که از همه لحاظ به من شباهت داره اما قد اون کمی از من کوتاهتره. . و این مسئله منو دچار تردید کرده. آیا مسئله مهمی است؟
در ازدواج باید دو نفر به دل هم بشینن وگرنه نمیتونن رابطه برقرار کنن و برای شناخت هم قدمی بردارند …باید تمام خواسته ها و انتظارات خودت رو از یک خواستگار روی کاغذ بیاری تا متوجه باشی دنبال چه موجودی هستید … اینکه قدش کوتاهه یکی از مشکلات در ازدواجه چون خانم ها دوست دارن همسرشون از نظر ظاهری در مرتبه ای باشه که بتونن همه جوره بهش تکیه کنن …به همین خاطر بهتره در این مورد با مشاوری مجرب حضورا” مشورت کنید شاید اختلاف قدی شما و ایشون در حدی نباشه که بخوایت حساسیت زیادی نشون بدید
در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
ممنونم از راهنمایی خوبتون
سلام.من با نامزدم هر دو روز یک بار قهر میکنم و دعوا درست میکنم بعد از دو روز دوباره آشتی میکنیم.احساس میکنم بیماری روانی دارم.آخه مگه میشه از یه نفر یه روز متنفر باشی یه روز عاشقش باشی.فک کنم دیونه شدم.نیاز به کمک دارم.فقط در مورد ایشون اینجوری نیستم با همه اعضای خانوادم دعوا میکنم و بعد پشیمون میشم قبلنا اینجوری نبودم.خودم بیشتر از نامزدم و خانوادم زجر میکشم لطفا یکی کمکم کنه.من چم شده چرا دو شخصیتی شدم؟؟؟
اختلال رفتاری در تشخیص (disorder Bipolar) یک نوع بیماری روانی است که با ایجاد اختلال در نفر باعث بروز تغییرات و دگرگونی های ناگهانی در رفتار ، حالات ، انرژی و توانایی عملکرد فرد مبتلا می شود . ممکن است هر فردی در زندگی شخصی به دلایل مختلف مانند شرایط محیط زندگی ، فشار کاری و … تغییراتی در حالات و رفتار خود مشاهده کند مثلا این که یک روز کاملا شاد و بشاش و پر انرژی است و در روز دیگر افسرده و کسل و بی حال ، این قبیل تغییرات در حالات رفتار انسان طبیعی است و گاهی پیش می آید و با بیماری دو شخصیتی کاملا متفاوت است . این بیماری می تواند در پی یک خودکشی ناموفق ، بر هم خوردن یک رابطه عاطفی ، طلاق و جدایی و از دست دادن شغل و تهدید شدن موقعیت اجتماعی فرد رخ دهد . یک خبر خوب برای همه این بیماران این است که اختلال دو شخصیتی قابل درمان است و بیماران پس از طی کردن پروسه درمانی خود می توانند از یک زندگی عادی لذت ببرند …
طی آخرین آمار منتشر شده در کشور آمریکا بیش از ۲ میلیون نفر به این اختلال رفتاری مبتلا هستند . نشانه های این بیماری روانی معمولا در پایان دوره کودکی و شروع بلوغ می نماید و حداکثر موارد در سنین بزرگسالی خود را نشان می دهد . بنابراین ممکن است فردی سالها از این اختلال رفتاری رنج ببرد ولی به دنبال تشخیص و درمان آن نباشد …
نشانه های بیماری دو شخصیتی یا دو قطبی
این اختلال رفتاری با تغییرات بسیار زیاد در رفتار و حالات روحی فرد همراه است و دامنه این تغییرات از افسردگی ، ناراحتی و ناامیدی بسیار شدید تا شادی و خوشی جنون آمیز گسترده است و در فاصله میان این دو قطب بیماری ، فرد یک دوره زمان را نیز طی می کند …
همراه با این تغییرات در رفتار و حالات بیمار ، تغییرات عمده ای نیز در میزان انرژی و نحوه عملکرد بیمار رخ می دهد . دوره فراز و اوج گرفتن حالات و رفتار را دوره جنون یا « مانیا » و زمان بهبود و کاهش شدید رفتارها را دوره افسردگی می نامند …
تشخیص بیماری دو قطبی یا دو شخصیتی
این اختلال رفتاری مانند سایر بیماری های روحی و ذهنی است و از طریق معاینه فیزیکی و سی تی اسکن و یا آزمایش خون تشخیص داده نمی شود ، بنابراین تشخیص آن بر عهده کارشناسان روان شناسی و روانپزشکی و از طریق اثبات علایم و نشانه های این بیماری امکانپذیر است . در این راه تنها کسی که می تواند به بیمار کمک کند روانپزشک است . تشخیص این بیماری به ویژه در مراحل اولیه آن بسیار حائز اهمیت است . زیرا اقدام به خودکشی یکی از شایع ترین تبعات این بیماری روانی است . بنابراین تشخیص به موقع بیماری و اقدام جهت درمان آن می تواند فرد را از مرگ نجات دهد .
علل و عوامل به وجود آورنده بیماری دو شخصیتی
دانشمندان معتقدند از آنجایی که این بیماری در خانواده به ارث می رسد و احتمال بروز بیماری در کودکان که یکی از والدین به اختلال دو شخصیتی مبتلاست ، بسیار بیشتر است ، پس مساله ژنتیک در بروز آن نقش دارد . اما لازم به ذکر است که ژنتیک به تنهایی در آن دخیل نیست و فاکتورهای دیگری هم در این بیماری نقش دارند . از جمله می توان به ساختار و فعالیت مغز و فاکتورهای محیطی اشاره کرد . اخیرا با استفاده از تکنیک های جدید عکسبرداری و تصویر برداری از مغز به وسیله MRI ، FMRI ، PET دانشمندان به این نتیجه رسیدند که مغز بیماران مبتلا به اختلال دو شخصیتی از نظر نحوه عملکرد با مغز یک انسان سالم متفاوت است .
بنابراین امید است که با تلاش و تحقیق بیشتر در این زمینه درمان قطعی بیماران محرز شود . برای درمان چنین بیمارانی علاوه بر مشاوره های روان شناسی ، از درمان دارویی جهت کنترل حالت ها و علائم بیماری نیز استفاده می شود .
نقش غده تیروئید در این بیماری
در افراد مبتلا به اختلال دو شخصیتی ، اختلال و تغییر در عملکرد غده تیروئید بسیار مشخص تر و جدی تر است . زیرا افزایش یا کاهش شدید هورمون تیروئید منجر به تغییرات رفتاری بارز و مشخص می شود بنابراین کنترل سطح هورمون تیروئید و درمان پر کاری و کم کاری تیروئید در افراد مبتلا به این بیماری روانی بسیار مهم است .
نقش نزدیکان بیمار در درمان وی
افراد مبتلا به بیمارانی های روحی و روانی از جمله بیماران مبتلا به دو شخصیتی به حمایت و کمک افراد خانواده و دوستان خود نیازمندند . در بسیاری از موارد دیده شده است که تشویق و کمک نزدیکان این بیماران در کوتاه تر شدن پروسه درمانی بسیار موثر بوده است . برخورد این بیماران نیاز به بستری شدنهای طولانی مدت در بیمارستان های روانی دارند و قطعا در این زمان بیشتر از هر وقت دیگری به حمایت و تشویق و دلگرمی نزدیکان و دوستان خود محتاجند . گاهی اوقات افراد خانواده مجبور هستند خود را با شرایط بیمار وفق دهند گرچه این کار بسیار مشکل است ، اما تحمل و کمک به بیمار واقعا ضروری و مهم است .
ملحق شدن به گروههای پشتیبان یعنی گروهی از افراد که همگی به این اختلال رفتاری مبتلا هستند و بحث و تبادل نظر در درمان بیماران بسیار تاثیر گذار است .
در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
باسلام. . خانوم دکتر ، من دختری هستم که از لحاظ ظاهری پر هستم..پسری به خواستگاری من اومدن که لاغر اندام هستند. . ولی بقیه موارد و شرایط ایشون خوب هست. .آیا این تفاوت بعد ها مارو دچار مشکل میکنی؟اگه دچار وسواس فکری شده باشم چه باید بکنم؟
به هر حال زنان دوست دارن به مردانی تکیه کنن که از نظر ظاهری و موقعیت اجتماعی در رتبه بالاتری قرار داشته باشند … در ضمن پله اول در ازدواج به دل هم نشستنه که باید بهش توجه داشته باشید … اگر نمیتونید از این نظر با خودتون کنار بیایت بهتره با مشاورروانشناس در این مورد حضورا” مشورت کنید …
در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵
با سلام خدمت شما. . خانوم دکتر، برادری دارم ۳۱ساله که به دلیل عدم تفاهم ۲سال پیش از همسرشون جدا شدن.. مجددا برای ایشون خواستگاری دختر خانومی رفتیم که دقیقا یک سال از برادرم بزرگتر هستند.آیا سن بیشتر دختر مشکلی ایجاد نمیکند؟ با توجه به شرایط برادرم چه سنی مناسب ایشون هست؟
دوست عزیز مهمترین چیزی که برای برادر شما باید اهمیت داشته باشه رسیدن به آرامشه … ایشون تجربه شکستی رو داشته و باید ازدواج رو با شناخت و مشاوره پیش ببره … دوره نامزدی بین شش تا نه ماه رو داشته باشن تا خانواده ها و دختر و پسر از هم شناخت پیدا کنن و در نهایت با راهنمایی مشاور این دوره رو طی کرده تا به یک شناخت کلی برسند … در این حالت میتونید این یک سال اختلاف سن رو نادیده بگیرید …
باسلام.من دختری ۱۸ ساله هستم که از بچگی بخاطر ورزشکار بودنم و استقلال داشتنم از پسرا خوشم نمیومد.دوسه سال پیش هم فردی قصد تجاوز بهم داشت ولی ورزشم جونم رو نجات داد و اجازه ی از دست دادن عفت و پاکیم رو نداد. این اتفاق و قصد تجاوز فردی از نزدیکان که زود ب زود هم میبینمش منو دچار تنفری عمیق از پسرا کرد باعث شد ی مدتی افسرده بشم و عصبی.و چون هیچکس هم اطلاع نداشت از این موضوع مجبور شدم تنهایی بااین تنفر کنار بیام.تازه ب روال عادی برگشته بودم که دوبار همون فرد لب گرفت ازم.(۳-۲ ماه قبل ) ه اینکارش منو دچار عذاب وجدان کرد و تنفرم بیشتر و بیشتر شده وحالا که حرف از خاستگار و این چیزا میشه حالم بهم میخوره نه میتونم دلیل مخالفت هام رو بگم ونه میتونم قید ازدواج رو بزنم چون ب اجبارم ک باشه تا چند سال بعد باید ازدواج کنم.این روزا خیلی عصبی شدم جوریکه هرپسری ک میبینم تو ذهنم بهش حمله میکنم و ناکوتش میکنم لطفاا کمکم کنید چیکار کنم دارم دیونه میشم
در این مورد حتما با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵
باسلام.من دختری ۱۸ ساله هستم که از بچگی بخاطر ورزشکار بودنم و داشتن استقلال از پسرا خوشم نمیومدم تااینکه دوسال پیش یکی از نزدیکانی که زود زود هم میبینمش قصد تجاوز کردن رو داشت بهم اما خدارو شکر ورزش جونمو نجات داد و باعث حفظ عفت و پاکدامنیم شد از اون روز و اون لحظه تنفری عمیق نسبت به پسرا پیدا کردم و چون هیچکس از این موضوع اطلاعی نداره با افسردگی و عصبی شدنم به تنهایی و به سختی کنار اومدم ی عالمه به درسم به روحم به عقایدم وکلا خودم لطمه وارد شد.تازه به روال عادی برمیگشتم که سه ماه پیش همون فرد دوبار ازم لب گرفت بخاطر این موضوع خیلی عذاب وجدان دارم وتنفرم خیلی خیلی بیشتر شد جوریکه هر پسری رو که میبینم تو ذهنم بهش حمله میکنم و ناکوتش میکنم.نگاه پسری بهم میوفته حس میکنم همشون دنبال هوسن میخان به لذتاشون برسن.هر وقت که حرف خواستگار و این چیزا میاد وسط حالم بد میشه حالت تهوع میگیرم ولی نمتونم دلایل مخالفتم رو بگم نه اتفاقات گذشته روو مجرد موندن تااخر عمر .باتوجه ب اینکه تا چند سال بعد به اجبارم ک باشه مجبورم ازدواج کنم ولی بااین ذهنیت منفی و تنفرکه احساساتمو کشته چطوری میتونم خوشبخت بشم ؟چطور میتونم خانواده تشکیل بدم و نیازهای جنسی مرد روبرطرف کنم؟ ایا با خاستگاری ک توافق بیشتری هست و احتمال یکی شدن ،باید این تنفر و گذشته رو بدین یانه؟
واقعا دارم دیونه میشم لطفا اگه میشه راهنماییم کنید حالم از هرچی پسره بهم میخوره
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲